کد مطلب:29645 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:97

مجموعه ای از عوامل دوستی زا












5537. امام علی علیه السلام: بهترین چیزهایی كه مردمْ با آنها دلِ دوستانشان را به دست می آورند وكینه را از دل دشمنانشان دور می كنند، خوش رویی به هنگام دیدار دوستان، سُراغ گرفتن به هنگام نبودنشان، و خنده رویی در حضورشان است.[1].

5538. امام علی علیه السلام: خِرَد، پرده ای پوشنده است، و فضیلت، زیباییِ آشكار است. پس كاستی های آفرینش خود را با فضایل خود بپوشان، و هوس خود را با خِرَدت بكُش تا همبستگی فراچنگت آید و دوستی برایت آشكار گردد.[2].

5539. امام علی علیه السلام: گشاده رویی با شكُفتگی، [ و نیز] بخشش، كار نیك، و سلام گفتن، برانگیزنده دوستی مردم اند.[3].

5540. امام علی علیه السلام: هیچ چیز چون بخشندگی، نرم خویی و خوش خُلقی، دوستی را جلب نمی كند.[4].

5541. امام علی علیه السلام: سه چیز موجب محبّت می گردد. خوش خُلقی، نرم خویی، و فروتنی.[5].

5542. امام علی علیه السلام: شرم و حیا را لباس خود كن، و وفاداری را زره خود بگیر، و برادری را پاس دار، و گفتگو با زنان را كم كن تا ارجمندی ات كامل شود.[6].

5543. امام علی علیه السلام: با كم سخن گفتن، هیبتْ حاصل می شود، و با انصاف، دوستانْ افزون می شوند، و با بخشش، منزلتْ فزونی می گیرد، و با فروتنی، نعمتْ كامل می گردد، و با تحمّل رنج ها، سروری واجب می شود، و با روش عادلانه، دشمنْ مقهور می شود، و با بردباری در برابر نابخرد، یاران [ تو] علیه او فزونی می گیرند.[7].

5544. امام علی علیه السلام: در هنگام بریدن برادرت از تو، خود را به پیوند با او وا دار، و به گاه رویگردانی، لطف و مهربانی بورز، و زمان بُخل ورزی، بخشش كن، و به هنگام دوری، نزدیك باش، و به وقت سختگیری، نرم شو، و به وقت دیدنِ جرم، عذرپذیر باش، آن سان كه گویی تو برده اش هستی و او نعمت بخش تو بوده است. هرگز چنین نیكی ای را در غیر جای خود و بر غیر اهل آن، مكن.

دشمنِ دوستت را دوست مگیر كه به دشمنی با دوستت كشانده خواهی شد. در پنددهی به برادرت - در نیك و بد - یگانه باش. خشم خویش را جُرعه جُرعه فرو بَر؛ چرا كه هیچ جرعه ای را شیرین فرجام تر و خوش پایان تر از آن ندیدم. با آن كس كه بر تو درشتی می كند، نرمی كن، به امید آن كه با تو نرمی ورزد، و بر دشمنت راه بخشش پیش گیر كه شیرین ترینِ دو پیروزی است.

اگر خواستی با برادرت قطع رابطه كنی، جایی برای بازگشتن بگذار كه اگر روزی خواستی، برگردی. هركه گمان نیك بر تو دارد، گمانش را تصدیق كن و با تكیه بر آنچه بین تو و برادرت است، حقّی را ضایع مكن؛ چون آن كه حقّش را ضایع كنی، برادرت نخواهد بود.

مبادا خانواده ات در پیشت شقی ترین مردم باشند. دل به آن مبند كه دل بر تو ندارد و مبادا برادرت در قطع رابطه با تو، قوی تر از تو بر پیوند زدن باشد و در بدی كردن بر تو، توانمندتر از تو بر احسان ورزیدن باشد. ستمِ آن را كه بر تو ستم ورزیده، بزرگ منما؛ چون او در زیان خود و سود تو كوشیده است و پاداش كسی كه تو را شاد كند، این نیست كه با وی بد كنی.[8].









    1. تحف العقول: 218، بحار الأنوار: 124/57/78.
    2. الكافی: 13/20/1.
    3. غرر الحكم: 6032، عیون الحكم والمواعظ: 5541/318.
    4. غرر الحكم: 9561.
    5. غرر الحكم: 4684، عیون الحكم والمواعظ: 4235/212.
    6. غرر الحكم: 4536، عیون الحكم والمواعظ: 4098/202.
    7. نهج البلاغة: حكمت 224، نزهة الناظر: 15/47، بحار الأنوار: 126/410/69.
    8. نهج البلاغة: نامه 31، كشف المحجّة: 232، تحف العقول: 81، بحار الأنوار: 35/168/74.